♡♥وبلاگ دخترانه♡♥

نظریادتون نره

 
 


ارسال شده در جمعه 14 شهريور 1393برچسب:, - 15:18
نويسنده رها

 



ارسال شده در جمعه 14 شهريور 1393برچسب:, - 12:6


نويسنده رها

 


عکس خوشکل
ارسال شده در پنج شنبه 13 شهريور 1393برچسب:, - 19:59

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
رمز بدید

ادامه مطلب

نويسنده رها

 


شباهت واسم
ارسال شده در پنج شنبه 13 شهريور 1393برچسب:, - 17:29

اگه تونستیدبگید اسم سمت راستی کیه وشباهت این دو چیست؟

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
این مطلب رمز داره وفقط اگه 2تا نظر بدید بهتون میگم تازه فقط رمزشو به زهرا جونی می دم اگه اومدی خبر کن

ادامه مطلب

نويسنده رها

 



ارسال شده در پنج شنبه 13 شهريور 1393برچسب:, - 16:34

دختری که به طرز باور نکردنی خواهرش را نجات داد + عکس

دوقلوهای دختر به نام‌های بریل و کایری، ۱۲ هفته زودتر از موعد، به دنیا آمده بودند و بنابراین به مراقبت‌های ویژه نیاز داشتند، آنها را در دستگاه‌های انکوباتور جدا گذاشتند.
 
کایری خوب وزن می‌گرفت و شرایطش پایدار بود، ولی بریل، فقط ۹۰۰ گرم وزن داشت، در تنفس مشکل داشت و دچار مشکل قلبی هم بود و انتظار نمی‌رفت، زنده بماند. پرستارش هر کاری از دستش برمی‌آمد برای بریل انجام داد، اما شرایطش فرقی نکرد.
 
دختری که به طرز باور نکردنی خواهرش را نجات داد + عکس
 
تا اینکه برخلاف قوانین بیمارستان، او آن دو را در یک انکوباتور قرار داد. او دو نوزاد را قدری تنها گذاشت و رفت که بخوابد، در بازگشت او این صحنه زیبا را دید و سایر پرستاران و پزشکان را صدا زد تا آنها هم این صحنه را ببینند.
 
کایری، دستش کوچکش را دور خواهرش گذاشته بود، انگار که می‌خواست او در آغوش بگیرد و از او محافظت کند. می‌خواهد تصادفی باشد یا نه، از زمانی که این دو در کنار هم قرار گرفتند، وضعیت تنفس بریل بهتر شد و شرایط قلبی‌اش پایدار شد.


نويسنده رها

 


دذاداشی
ارسال شده در پنج شنبه 13 شهريور 1393برچسب:, - 12:35
نويسنده رها

 


اتاق خواب
ارسال شده در پنج شنبه 13 شهريور 1393برچسب:, - 12:26

اینم اتاق خواب منه خوشکله یا زشت؟


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 21:36


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 20:10


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 19:51

8gxpye76oiga9wh7lkvg.jpg
اسمش علي 2 سالشه،فقط دو سال...

چشم چپش نابينا شده…به خاطر تومور چشمي بدخيم دکترا

 گفتن بايد آب زير چشمشو بکشيم ويا ميزنه به مغزش و

 ميکشتش امّا اگه آب زير چشمشُ بکشن فاتحه ي
صورتش خونده ميشه …
رفقا،خواهرا،برادرا عاجزانه ازتون خواهش ميکنم واسه

 شفاي اين طفل معصوم دعا کنيد…

به قرآن راه دوري نميره ممنون ميشم اگه

 “هـــمــــتـــــون” بازنشر كنيد تاافراد بيشتري دعا
کنن واسش...


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 19:51


داستان شنيدني

مسئولين يک مؤسسه خيريه متوجه شدند که وکيل پولداري در شهرشان زندگي مي‌کند و تا کنون حتي يک ريال هم به خيريه کمک نکرده است. 

پس يکي از افرادشان را نزد او فرستادند.

مسئول خيريه: آقاي وکيل ما در مورد شما تحقيق کرديم و متوجه شديم که الحمدالله

از درآمد بسيار خوبي برخورداريد ولي تا کنون هيچ کمکي به خيريه نکرده‌ايد

نمي‌خواهيد در اين امر خير شرکت کنيد؟

وکيل: آيا شما در تحقيقاتي که در مورد من کرديد متوجه شديد که مادرم بعد از يک بيماري طولاني سه ساله، هفته پيش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگي‌اش کفاف مخارج سنگين درمانش را نمي‌کرد؟

 
مسئول خيريه: (با کمي شرمندگي) نه، نمي‌دانستم. خيلي تسليت مي‌گويم.

وکيل: آيا در تحقيقاتي که در مورد من کرديد فهميديد که برادرم در جنگ هر دو پايش را از دست داده و ديگر نمي‌تواند کار کند و زن و 5 بچه دارد

 و سالهاست که خانه نشين است و نمي‌تواند از پس مخارج زندگيش برآيد؟مسئول خيريه: (با شرمندگي بيشتر) نه . نمي‌دانستم...

 
 چه گرفتاري بزرگي وکيل: آيا در تحقيقاتتان متوجه شديد که خواهرم سالهاست که در يک بيمارستان

 
رواني است و چون بيمه نيست در تنگناي شديدي براي تأمين هزينه‌هاي درمانش قراردارد؟

مسئول خيريه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشيد. نمي‌دانستم اين همه گرفتاري داريد...

وکيل: خوب. حالا وقتي من به اينها يک ريال کمک نکرده‌ام شما چطور انتظار داريد به خيريه شما کمک کنم؟


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 19:49

یک روز معلمی از دانش آموزان که در کلاس بودند پرسید:

آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق بیان کنید ؟

هر کسی چیزی گفت :

اما در آن بین پسری بر خاست

داستان کوتاهی تعریف کرد :(یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو

زیست شناس بودند برای تحقیق به جنگل رفتند .

آنان وقتی به بالای تپه رسیدنددر جا میخکوب شدند .

یه ببر بزرگ جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود .

شوهر تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود .

رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر جرات کوچکترین حرکتی

نداشتند .ببر آرام به طرف آنان حرکت کرد .

همان لحظه مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد و همسرش را تنها

گذاشت .

بافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعدضجه های مرد جوان

به گوش زن رسید .ببر رفت و زن زنده ماند )

داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن

مرد به خاطر فرار .

اما پسرکی که راوی بود گفت :

همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که

حرکتی انجام دهد و یا فرار کند .

پدر من در آن لحظه وحشتناک با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد

و او را نجات داد .

این صادقانه ترین و بی ریا ترین کار پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و

من بود.


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 15:42

مکالمه مامانم و بابام :
مامانم : چای میخوری برات بریزم ؟
بابام : آره خانوم ، دستت درد نکنه !
مامانم : دخترم پاشو واسه من و بابات یه چای بریز بیار !Coffee

 

 

آخه چرا من؟؟؟

.

.

مامانم میخواست زنگ بزنه به خالم ،Cell Phone شماره رو اشتباه گرفت یارو گوشیو از اونور برداشت گفت : بله ؟
مامانم هول کرد گفت : ببخشید مثل این که معذرت میخوام !

 

.

.

.

 

گفتم بذار یه ذره خودمو واسه مامانم لوس کنم ، گفتم : ماماااان ! گفت : بله ؟
گفتم : وقتی من به دنیا اومدم تو و بابا چه حسی داشتین ؟؟؟!


گفت : هیچی والا ، یه بدبختی به بدبختیامون اضافه شد !Console
مهر و محبت مادری تو خونه ی ما موج میزنه ، تورو خدا تعارف نکنیناااا ، هروقت کم آوردین بیاین قرض بگیرین ! :D

.

.

.

دستمو بریدم رو لباسم یه لکه خون ریخته ، شستمش پاک نشده …
به مامانم میگم خون با چی پاک میشه ؟
از اون اتاق داد زد : خون فقط با خون پاک میشه !
من :|

 


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 15:40

سلاممممم دوستای گلماین پست ثابتمه.. 

به وبلاگم خیییییییلی خوش اومدین...

امیدوارم...

از وبم خوشتون بیاد

من این جا هر مطلبی رو ک دوس داشته باشم

یا خوشم بیاد میزارم...

راستی شماهم هر مطلبی رو ک دوست دارین

بگین تو وب بزارم...

اهان اینم بگم ک کپی ب شرط ذکر منبع مجازه هاااا                              

و لطفا...

با نظراتتون منو خوشحال کنید

 


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 15:38

گلایه های یک پسر از دخترا :


همه جوره باهاتون هماهنگ شدیم
موهاتونو بلند کردید،موهامونو بلند کردیم
ابروهاتونو برداشتید،ابروهامونو برداشتیم
دماغتونو عمل کردید،دماغمونو عمل کردیم
صورتتونو بند انداختین،صورتمونو بند انداختیم
موهاتونو مش کردید، موهامونو مش کردیم
.
.
www.kotoleha.com saport posh 93 11 260x300 عکس های جنجالی و لورفته از دختران ساپورت پوش تهران
.
.
ولی خداییش ساپورت خیلی تنگه


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 15:36

یه دختره

اسم وبشو گذاشته دخترافریانمی زنند خخخخخخخ

آفرین... واقعا چه باسلیقست...

میگیدچرا؟

چون

دخترافریادنمی زنند=دختراجیغ می زنند

حالا که هرهرهر خندیدین وگناه کردین وغیبت فرمودین یه سر به وبش بزنید

به من چه شماخندیدید

برای دیدن وبش روی عکس کلیک کنید


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 15:24


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 15:23


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 15:22


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 15:16

ینی خوشم میادا پسرا این طوری میشن 

حفته 

تا شما پسرا باشید دیگه چشم چرونی نکنید 


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 15:1

ハート のデコメ絵文字شامپوخریدم روش نوشته:ハート のデコメ絵文字

ハート のデコメ絵文字این محصول راروی سرتان بریزیدハート のデコメ絵文字

キラキラ のデコメ絵文字وموهایتان رابمالیدوキラキラ のデコメ絵文字

キラキラ のデコメ絵文字سپس ابکشی کنید:|キラキラ のデコメ絵文字

インコ のデコメ絵文字من میخواستم بریزم تودهنم قرقره کنم:|インコ のデコメ絵文字

インコ のデコメ絵文字خداخیرشون بده اگاهم کردنインコ のデコメ絵文字


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 15:1

 

ドット のデコメ絵文字بالاتر از سرعت نور می دونی چیه؟؟؟ドット のデコメ絵文字

.

.

.

.

.

.

.

.

.

ドット のデコメ絵文字ドット のデコメ絵文字سرعت جمع و جور کردن خانه در مواجهه با مهمان سرزدهドット のデコメ絵文字ドット のデコメ絵文字


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 14:59

 

ハート のデコメ絵文字میخوام از چنتا درد دخترونه براتون بگم ..ハート のデコメ絵文字


ハート のデコメ絵文字دخترا آماده باشین گـــــــریه کنـــــید !!!ハート のデコメ絵文字

 

★ゆぅき☆Love★リクエスト 嵐カラー スマイル(o^∀^o) のデコメ絵文字فک کن تازه لاک زده باشی و حواست نباشه , دست کنی تو موهات !!!★ゆぅき☆Love★リクエスト 嵐カラー スマイル(o^∀^o) のデコメ絵文字


★ゆぅき☆Love★リクエスト 嵐カラー スマイル(o^∀^o) のデコメ絵文字از اون بدتر لاک زدی و دیرت شده و میخوای دکمه هاتو ببندی !!!★ゆぅき☆Love★リクエスト 嵐カラー スマイル(o^∀^o) のデコメ絵文字


★ゆぅき☆Love★リクエスト 嵐カラー スマイル(o^∀^o) のデコメ絵文字از اون فاجعه تر وقتی کامل آرایش کردی و میخوای لباس یقه اسکی بپوشی!!★ゆぅき☆Love★リクエスト 嵐カラー スマイル(o^∀^o) のデコメ絵文字


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 13:8

لغت نامه ی غضنفری:

فروتن : آمپول

injury : اینجوری

سرباز : بی حجاب

پیشاهنگ : سکوت

black light: سیانور

easy love: لواسان

مملکت : گربه مملی

سیمین : نیم ساعت

free fall: فال مجانی

کوسه : این که دوتاس

superman : مرد بقال

واهمه : همه را باز کن

سیرت : موش دریایی

کامران : راننده کامیون

ایستک : سکتهٔ خفیف

refer: فرکردن مجدد مو

too narrow : وارد نشو

سیفی جات : جات امنه!

dashboard : داداشم برد

عطسه : راس ساعت سه

tequila shot: پیک شادی

برونشیت : بیرون از صفحه

accessible: عکس سیبیل

bahamas: با همه هستش

نوازش : بازش نکن، ببندش

ازون برون : خارج از جو زمین

subsystem: صاحب دستگاه

burberry : نون بربری فانتزی

burkina faso: برو کنار وایسا

و این داستان ادامه دارد....


نويسنده رها

 



ارسال شده در چهار شنبه 12 شهريور 1393برچسب:, - 12:31

سوالات تصویری جامعه مجازی سری 9


نويسنده رها

 



صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد